menu
search
کنترل کیفیت کار رنگی در مراحل مختلف آمادهسازی تا چاپ و اطمینان از تطابق سیستمهای نمونهگیر با چاپ نهایی، از جمله مقولات تخصصی و پیچیده صنعت چاپ است. در اینجا با استاندارد جدیدی که مورد تایید معتبرترین مراکز تخصصی استانداردسازی و کنترل فرایند چاپ هستند آشنا میشویم. آن هم از زبان کسی که خود درگیر مستندسازی و ابداع این روش بوده است. روش ۷G بر کنترل رنگ خاکستری (به عنوان معیار چاپ درست(CMY استوار است. این روش برای افستکاران خیلی سر راست و قابل استفاده است.
اما فلکسوکاران نیز با تنظیم یک جدول تبدیلی میتوانند به همان صورت از آن بهرهمند شوند. روش جدید کالیبراسیون و کنترل فرایند چاپ چهار رنگ توسط پایهگذارانش، ۷G نامیده شده که G سرواژه اختصاری برگرفته از Gray است و برای این که بدانید ۷ به چه معناست، بهتر است مقاله را بخوانید. درباره ی هولوگرام ها چه میدانید؟
۷G اصطلاحی است که به تازگی در صنعت چاپ مطرح شده و به معنای یک روش جدید کالیبراسیون است که توسطIDEAlliance برای آخرین استانداردهایSWOP و GRACOL تدوین شده است.
اگر چه از اولین نسخههای آن بیش از دو سال نگذشته است اما مورد توجه بسیاری از گروههایی قرار گرفته است که به نوعی با تدوین استانداردهای کیفیت و کنترل فرایند چاپ در ارتباط هستند. از میان این گروهها به موسسه فنی فلکسوگرافی(FTA) میتوان اشاره کرد که قصد دارد ۷G را در چاپ فلکسو مورد استفاده قرار داده و در ویرایش چهارم استاندارد تخصصی این موسسه (FIRST) مورد بهرهبرداری قرار دهد.
برای جلوگیری از انواع جعل و تقلب محصولات، اسناد و مدارک وغیره می توانید از برچسب های امنیتی استفاده کنید.
ایده ۷G از عکاسی رنگی گرفته شده است. یعنی تکنیکی که در آن از یک نوار خاکستری برای تنظیم بالانس رنگ و میزان نوردهی استفاده میشود. با فرض اینکه چاپ یا اثر مرکب بر روی کاغذ ادامه تکنیک عکاسی است، منطقی به نظر میرسد که از اصول عکاسی برای تنظیم و کالیبراسیون چاپ یا سیستمهای نمونهگیری استفاده شود.
مفهوم ۷G و استفاده از آن به اوایل دهه ۱۹۸۰ برمیگردد. زمانی که با استفاده از نمونهگیریهای آنالوگ کرومالین از شرکت دوپونت و ترانسفرکی ۳M (یا مچ پرینت کداک کنونی) مشغول کالیبره کردن فیلم اسکنرها بودم . متاسفانه نتیجه کار این تجهیزات یکسان نبود و از نظر میزان خنثی بودن نواحی خاکستری، دانسیته و کنتراست تفاوت داشت. بنابراین با دست بردن به منحنیهای تولیدCMYK سعی در یکسانسازی ظاهر خاکستری Gray appearance) )پروفهای مختلف کرده و منحنیهای فوق را در اسکنر ذخیره نمودم. به دنبال آن قادر به تهیه نمونههایی یکسان از یک اریژینال توسط نمونهگیرهای مختلف شدم.
به سرعت به سمت اواخر دهه ۹۰ یعنی زمانیکه برای تهیه پروف و پرینت از دو گردش کار دیجیتال مختلف استفاده میشده است حرکت میکنیم. در آن موقع شرکتهای تولیدکننده نمونهگیرهای دیجیتال توصیه میکردند که ریپهای آنها را در حد یک چاقی ترام استاندارد کالیبره کنیم، ولی این امر تضمینی برای یکی شدن میزان خنثی بودن نواحی خاکستری سیستمهای مختلف و بر اساس متریالهای مختلف نبود. در همین رابطه، چاپخانهدارانی که از CTP استفاده میکردند متوجه شدند که تنظیم و ثابت نگه داشتن چاقی ترام به تنهایی باعث اطمینان خنثی بودن نواحی خاکستری و دانسیته خنثی(Neutral density) چاپ نمیشود.
در روزگاری که از پلیت و نمونهگیری آنالوگ استفاده میکردیم، برای پاسخگویی به درخواست یکیشدن چاپ با نمونه، از فیلم یکسان در پروسه کنترل فرایند چاپ و نمونهگیری استفاده میشد. بدین ترتیب هر نوع اشکال در فیلم اثر خود را به طور یکسان در نمونه و چاپ میگذاشت و در نتیجه میزان انطباق این دو قابل قبول بود. اما امروز مساله کمی پیچیدهتر از گذشته است چرا که هر روش تولید خروجی اعم از نمونهگیری و چاپ از مسیر مستقلی برخوردار است و بنابراین با مشکل جدیدی روبرو میشویم.
برای حل این مساله از روش قدیمی کالیبره کردن اسکنر خود استفاده میکنیم که راه سادهای برای انطباق چاپ با هر نوع سیستم نمونهگیری و برعکس به شمار میرود. تنها مشکل این روش آن است که هر چند خاکستری خنثی و یکدست تن بهتری میدهد، ولی چاقی ترام پیش آمده به طور معمول با پیشفرض سازندگان نمونهگیرها و ماشینآلات چاپ تفاوت دارد و در نتیجه همگان به سادگی بر کارآمدی آن صحه نمیگذارند.
در سال ۲۰۰۳ کمیته گراکول به این فکر افتاد که دادههای استاندارد ۰۰۴DTR خود را که در مورد چاپ رول تجاری بود، بهبود بخشد و تصمیم گرفت که روش جدید را آزمایش کند. این کمیته ابتدا از یک مجموعه پلیت کالیبره نشده بر اساس دانسیتههای استاندارد ISO چاپ گرفت. سپس دو سری پلیت جدید یکی بر اساس چاقی ترام متداول و دومی را بر اساس منحنی از پیش تعریف شده دانسیته چاپ(NPDC) و بر اساس عامل خاکستری خنثی تولید کرد. جای تعجب نبود که روش استفاده از عامل خاکستری پیروز شد.
گراکول به این فرایند جدید نام ۷G داد.G به نمایندگی از کلمه gray (به معنای خاکستری) و ۷ به نمایندگی از ۷ مقدار تعیین شده برای مرکبهای تنپلات در استاندارد ۲-۱۲۶۴۷ISO است.
کمیتهSWOP نیز ۷G را مورد تایید قرار داده و سرانجام هر دو کمیته گراکول وSWOP ، شاخص چاقی ترام را به رتبه دوم اهمیت سقوط دادند و منحنیها و مشخصات خود را بر روش ۷G استوار کردند.
۷G روش جدیدی است برای کالیبره کردن و کنترل فرایند چاپ چهار رنگ. در این روش به جای اندازهگیری نوارهای رنگ متناظر با هر یک از چهار رنگ، تنها به اندازهگیری دو نوار خاکستری بسنده میشود که یکی تنها توسط مرکب مشکی خالص چاپ شده است و دیگری بر اساس نسبتهای خالصی از رنگهای.CMY این نوارهای کنترل بر اساس مقادیر دانسیته خنثی(Neutral density value) اندازهگیری میشوند.
میزان خنثی بودن خاکستری یا در مرحله چاپ و یا با استفاده از RIP تنظیم میشود. چاپخانهها یا واحدهای پیش از چاپ به چهار دلیل بهتر است که از ۷G استفاده کنند:
حسن استفاده اصلی ۷G رسیدن به یکدستی بیشتر نسبت به روش متداول اندازهگیری و کنترل چاقی ترام است. به عبارت دیگر چاقی ترام عامل کافی برای کنترل ظاهر یک کار چاپی نیست، چرا که در این روش به عوامل دیگری نظیر فام مرکب (Ink hue) ، ضخامت لایه مرکب و همپوشانی توجه نمیشود.
۷G شامل پیشنهاداتی است که با رعایت آنها از طرف استانداردها و مشخصات جدید چاپ به درجهای از مشترکات ظاهری خواهیم رسید. تمامی استانداردهای فنی کنترل فرایند چاپ که سازگار با ۷G باشد، از نظر ظاهر خاکستری ما را به یک نتیجه هدایت خواهند کرد.
معنای این جمله آن است که هر چند کیفیت چاپ روزنامه یا چاپ تجاری یکسان نیست، ولی اگر یک فایلCMYK که با مشخصات ۷ Gتهیه شده است، به طور تصادفی به جای روزنامه با روش چاپ تجاری یا برعکس چاپ شود، تقریبا به نتایج قابل قبولی خواهیم رسید و اگرچه ممکن است ایدهآل نباشد ولی حداقل از نظر میزان خنثی بودن خاکستری و کنتراست قابل قبول است. در مواقعی که منشاCMYK روشن نیست چنین خاصیتی بسیار مفید به نظر میرسد.
نسخه ۲۰۰۶ استانداردSWOP و نسخه ۲۰۰۶ گراکول اولین استانداردهای چاپ در تاریخ هستند که به قصد قبلی از ظاهر خاکستری یکسان تبعیت میکنند و مشتریانی که تجربه کار را با این استانداردها دارند، اذعان میدارند که با خیال راحتتری میتوانند فایلهای یکسانی را برای اهداف چاپی مختلف بهکار گیرند، نمونهگیری منطبقتری دارند و ماشین چاپهای آنها سریعتر به حالت تنظیم میرسند.
اصل روش ۷G در مورد هر نوع روش چاپCMYK قابل اعمال است، اما در مورد چاپ فلکسو برای رسیدن به ترامهای خیلی ریز مستلزم کمی تغییر است و لازم است که مشخصات مرکب این استاندارد را بر اساس فلکسو تنظیم کنیم چرا که مشخصات اصلی استاندارد ۷G بر اساس مرکبهای افست است.
مهمترین چیزی که درباره ۷G باید دانست آن است که ۷G معجزه نمیکند و قادر به کنترل فرایندهای بیثبات نیست و نبود فرایندهای رسمی کنترل کیفیت را جبران نمیکند. اگر چاپخانه هر روز یک جور چاپ کند و اگر چاپخانه نتواند خصوصیات کاغذ مورد استفاده را بدست آورد استفاده از ۷G نتیجه چندانی نخواهد داشت.
به یاد داشته باشید که کالیبراسیون ۷G به روش ساخت خاکستری یک سیستم چاپی توجه دارد و در حالی که پایه چاپ خوب یک تصویر رنگی، درست چاپ شدن خاکستری است ولی این مساله به عوامل دیگری نظیر فام مرکب
(Ink hue)، روپوشانی مرکبها(Ink trapping) ، پشتپوشانی مرکب(ink opacity) ، ترتیب چاپ مرکبها(Ink sequence) و وضعیت بستر چاپشونده در جذب مرکب (substrate absorbency) بستگی دارد و کنترل همه این عوامل به ابزار دیگر مدیریت رنگ نظیر پروفیلهایICC و کالیبراسیون مبتنی بر ۷G بستگی دارد.
۷G بر استاندارد چاپ ۲-۱۲۶۴۷ISO استوار است. زمانی که کمیته گراکول برای اولین بار قصد تعریف پایههای این استاندارد را داشت برای تعریف میزان خنثی بودن نواحی خاکستری و تنالیته، از استاندارد ۲-۱۲۶۴۷ISO استفاده کرد.